کد مطلب:28465
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:25
چرا طبق قانون بقاي ماده و انرژي، اين دو نمي توانند علت حقيقي جهان باشند؟
اجب الوجود بالذات، ويژگي هاي مختلفي دارد كه هيچ يك در ماده نيست و صرف بقاء كمي، نشانه وجوب ذاتي نمي باشد؛ زيرا اول اين كه ماده داراي حركت و تحول است و حركت به معناي حدوث هاي پياپي و تدريجي است كه با وجوب ذاتي سازگار نيست. دوم اين كه آنچه طبق قانون «لاوازيه» ثابت مي ماند كميت اجمالي است، نه تفصيلي؛ يعني، چنان نيست كه مقدار ماده و مقدار انرژي هر يك دقيقاً آن گونه كه از ابتدا برده، يكسان مانده باشد؛ بلكه حاصل جمع اين دو يكسان خواهد ماند؛ يعني، چه بسا مقداري از ماده كاسته شده و همان مقدار به انرژي جهان افزوده شود. بنابراين از دست رفتن مقداري از ماده و تبديل آن به انرژي، نشانه عدم وجوب است. سوم اين كه قانون «لاوازيه» گرفتار جرح و تعديل هايي شده و يكي از دريافت هاي علمي مقابل آن قانون دوم «ترموديناميك» است. چهارم اين كه به فرض مقدار ماده ثابت بماند، دليلي بر وجوب ذاتي نيست؛ زيرا ثبات به وجوب غيري نيز تحقق پذير است. پنجم اين كه از نظر فلسفي نيز نقد و نظرياتي درباره فرضيه «لاوازيه» وجود دارد. براي آگاهي بيشتر ر.ك: 1- اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 1، ص 42، 104، 111، 159 و 197،شهيد مطهري 2- توحيد، ص 176 - 180،شهيد مطهري 3- نقدي بر ماركسيسم، ص 159،شهيد مطهري 4- آفريدگار و آفريده، ص 29 - 39،محمد صادقي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.